سالاد راک

  این مطلب برگرفته از سایت مجله اینترنتی آدم برفیها می باشد



در ایام نوجوانی یک سوال که همیشه به ذهن من متبادر میشد این بود: چرا می گویندسیاست پدر و مادر ندارد. یا اینکه قاطی سیاست نباید شد اگر اینقدر خطرناک است پس چرا سرنوشت خود را بدست سیاسیون می سپاریم؟ وقتی بزرگتر شدم چشمم نسبت به حقایق بیشتری باز شد . دریافتم ما خواه ناخواه با سیاست قاطیشده ایم و سیاست از کره مریخ نیامده و حتی ان گدای گوشه خیابان نیز به نوعی پیه سیاست به تنش خورده . همیشه به ما توصیه می شود دوروبر سیاست نرویم اما من سیاست را دوست دارم گرچه بصورت فیزیکی با  آن درگیر نیستم  ولی همواره در ذهنم بدان فکر می کنم . من سیاست را از دریچه مورد علاقه ام موسیقی نگاه می کنم .

سیاست از لحاظ لغوی به معنای تربیت اسب میباشد . و ما اسب هستیم چون اگر نبودیم از واژه دیگری استفاده می شد کسی هم اعتراض دارد برود به کسی که واژه سیاست را معادل POLICY  قرار داد اعتراض کند.

اخیرا مصاحبه ای دیدم از یک خواننده لوس آنجلسی که می گفت به سیاست کاری ندارم و کارم را میکنم و فقط آوازم را می خوانم .

بیچاره حق دارد همین کم بود این اقا سیاسی کاری کند سیاست ارزشمندتر از اینست که امثال تو دستشان بدان آغشته شود .

به سیاست نباید کاری داشت چون امکان دارد نوندونی چنین به اصطلاح هنرمندانی تخته شود . اوازه خوانان متوسط الحالی که تا قیام قیامت در باب عشق یار و  نگاه دزدکی  و …

می خوانند ربطی به این قضیه ندارند اما فرمایش این خواننده گل و بلبلی جرقه این مطلب را در ذهنم زد.

موسیقی راک با سیاست چندین برخورد نزدیک در دوران حیاتش داشت .راک در دوران طلایی آغازین خود پرچمدار اعتراض شد و اغلب گروههایی که در آن زمان پدید آمدند بر خلاف الان محتوای اشعارشان سیاسی بود . باب دیلان از بزرگترین چهره های معترض بود و اهنگهایش فراتر از ایجاد سرگرمی اذهان مخاطبانش را روشن می کرد. جنگ ویتنام نیز به نوبه خود خوراک کافی برای گروههای موسیقی معترض داشت.

اگر چه شاید الان بعضی ها بگویند زمانه عوض شده ولی رنگ بوی سیاست در موسیقی راک همچنان باقی است . اصولا سبک متال یا هارد راک همواره از مفاهیم سیاسی در شعرشان بهره مندند. البته یک رکود نسبی در دهه ۹۰ در این امر مشاهده می شد اما واقعه یازدهم سپتامبر تو گویی جرقه ای بود در انبار باروت سیاست . و متهم اول کسی نبود جز جرج بوش که به ناگاه سرنیزه های انتقاد به سمت وی نشانه رفت . کوتاهی و بی کفایتی سیستم امنیتی امریکا صدای افکار عمومی را دراورد و حمله به افغانستان و سپس عراق باعث شد که علنا جمعی از هنرمندان موسیقی و سینما کتهایشان را درآورند و علیه جنگ خونریزی فعالیت کنند . کنسرتهای موسیقی بسیار بزرگی برای جمع آوری کمک های انساندوستانه برای قربانیان ۱۱ سپتامبر انجام شد . و به تبع آن چنین برنامه هایی برای خانواده های سربازان امریکایی در عراق برگزار شد. سفر شان پن و چند بازیگر معروف آمریکایی به عراق نیز در زمان خود بسیار خبرساز شد . گروه سیستم اف ا داون کلیپی از راه پیمایی های اعتراض آمیز به جنگ عراق تهیه کرد . گروه GREEN DAY   با آهنگ WAKE ME UP WHEN SEPTEMBRES END  داستان جوانکی که سربازی اش را در عراق می گذراند روایت می کند . فیلمهای زیادی مثل ژاکت(با بازی ادریان برودی) و ماشینیست(با بازی کریستین بیل) روایاتی از سربازان بازگشته از عراق را نشان دادند . متالیکا نیز از این موج عقب نماند و کلیپ اهنگ THE DAY THAT NEVER COMES در صحرایی در عراق می گذرد.

در فیلم جاده گوانتامو ساخته مایکل وینتربام در صحنه ای از فیلم برای شکنجه زندانیان منسوب به القاعده یکی از آنان را در قفسی آهنی در فضای باز قرار داده و از تمام جهات با صدایی کر کننده و سیستم های  قدرتمند اهنگ toxisity از سیستم اف ا داون را پخش می کردند. موسیقی راک بخاطر طبیعت مدرن و پست مدرنش در قید شعر و محتوی نیست . باب دیلن خواننده مشهور راک در مصاحبه ای در پاسخ به سوال خبرنگار که از او پرسیده بود در ۶۰ سالگی برای سرودن اشعار و ترانه هایش با کمبود سوژه مواجه می شود یا نه، گفت: زیاد مهم نیست الان که شما از در بیرون بروی می توانم درباره نحوه لباس پوشیدنتان شعر بگویم.

سیاست امروزه نقش لباس آن خبرنگار را برای اکثر هنرمندان راک بازی می کند و منبع لایزال سوژه می باشد. کافی است پیچ تلویزیون را باز کنی و اخبار روزانه را دنبال کنی یک دنیا سوزه گیر می آید نه برای راک بازها بلکه برای سینماگران کاریکاتوریستها و روزنامه نگاران . یکی دیگر از محسنات سوژه های سیاسی تنوع ان است . آهنگهای در باب عشق و غم و غربت و رخ یار خواه ناخواه دیگر در ورطه تکرار افتاده اند مگر اینکه بتوانی در قالب و سبکی جدید آن را بگنجانی اما موسیقی راک می تواند با یک سبک و سیاق مشخص دهها و صدها شعرو آهنگ در آورد. یعنی شما در سبک متال نمی توانی آهنگ عاشقانه بخوانی (مگر عاشقانه خشن) اما تا دلتان بخواهد می توانید از سیاست تاریخ اسطوره و جهان بعداز مرگ بخوانید .

بهرحال در دنیای راک سیاست نه تنها خط قرمز نیست بلکه مسیر سبزی است برای نوعی رستگاری ذهن.

جرج مایکل خواننده انگلیسی در یکی از کلیپهایش نه تنها جرج بوش بلکه تونی بلر را نیز مورد نوازش قرار داد . در صحنه ای از این  ویدیوکلیپ انیمیشن جرج بوش چوبی را پرت می کند تا سگش برود و برایش بیاورد اما تونی بلر چهاردست و پا می دود و بجای سگ جرج بوش عمل می کند.چنین حملات تند و تیزی را اگر در جای دیگر دنیا بود به چیزی کمتر از اهانت تعبیر نمی کردند . موسیقی راک حتی در مواردی از برخی شخصیتها کاریکاتورهای معنایی خلق می کند.

آن کسی که می گوید من به سیاست کاری ندارم در واقع ضعف خود را در مواجهه با سیاست توجیه می کند خیلی ها فکر می کنند کار سیاست یعنی تاختن تند وتیز و برهنه به سیاسیون و این اشتباهست باید با موزیک راک و به ملایمت در سیاست نفوذ کرد راک نیز مانند سینما و تئاتر می تواند قابلیت درام داشته باشد.

یکی از دوستانم می گفت در کلیپهایی که پخش میشود از تمام دنیا تصاویری پخش می شود غیر از ایران .جالب اینجا ست چند روز بعدکلیپی دیدم از گروه راک آلمانی رامشتاین به نام AMERICA AMERICA  که در ان صحنه هایی از نماز جمعه تهران است که نمازگزاران علیه آمریکا شعار می دهند.

بهرخال خدا به سیاست خیر بدهد که همواره نان راک را تامین می کند البته شاخه هایی ازراک و راک همه اش سیاسی نیست . با آمدن باراک اوباما تا حدودی تب تاختن به سیاسیون در آمریکا فروکش کرد و جرج بوش از سیبل سوژه های هنرمندان خارج شد .

باید نشست و دید سیاست چه سوژه تازه ای برای تشنگان راک دارد ؟ آیا بحران اقتصاد جهانی می تواند دستاویز جدیدی باشد؟


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد